فصل دوم سریال مصاحبه با خون آشام با چه غافلگیری هایی همراه خواهد بود؟ - مجله تار و سه تار

پس از مرگ احتمالی لستات دو لیونکورت (سم رید) در فصل اول اقتباس شبکه AMC از داستان رمانتیک و گوتیک آن رایس (Ann Rice)، لوئی دو پوینت دولاک (جیکوب اندرسون) و دخترخوانده اش کلودیا به حال خود رها شده اند. این خانواده تازه تأسیس، که پس از مرگ لستات حالا دیگر عضو سوم خانواده خود را از دست داده اند، با احساساتی چون رهاشدگی و عذاب وجدان دست و پنجه نرم می نمایند. گفتنی است شخصیت کلودیا، که در فصل اول بیلی باس نقش آن را بازی می کرد، حالا به دست بازیگر دیگری سپرده شده. باس به دلیل دغدغه های کاری مجبور شد بین بازی در فیلم های آواتار و سریال مصاحبه با خون آشام یکی را انتخاب کند و این بدین معنی بود که نتوانست برای فصل دوم این مجموعه بازگردد؛ حالا این نقش به دیلینی هیلز سپرده شده است که بیشتر به خاطر اجراهای خود بر صحنه تئاتر شناخته می گردد. اگر فصل اول را دیده اید و حالا سوال های زیادی در فکرتان شکل گرفته، در ادامه به برخی از این پرسش ها پاسخ داده و از غافلگیری هایی که فصل دوم برای طرفداران خواهد داشت می گوییم.

فیلمنامه فصل دوم بر چه بخش هایی تمرکز می نماید؟

تم غالب بر فصل دوم مصاحبه با خون آشام بر ایده حافظه متمرکز شده است و اینکه چطور خاطرات می توانند گمراه نماینده باشند و مانند هیولایی در شب، بخیزند و سایه عذاب وجدان را بر سر شما بیندازند. در فصل دوم، کلودیا و لوئی را خواهیم دید که هنوز با تأثیرات روانی و بقایای منحوس اتفاقاتی که از سر گذرانده اند دست و پنجه نرم می نمایند. در خاتمه فصل اول دیدیم که اصلا برای لوئی راحت نبود که بخواهد از هیولای محبوبش دل بکند؛ ته دلش او واقعا نمی خواست بلایی سر لستات بیاید؛ در مقابل، این مسئله برای کلودیا صدق نمی نماید که از این ومپایر حرفه ای متنفر بود و می خواست سر به تنش نباشد! حالا که این دو نفر مجبور شده اند در سفری (که از نظر لوئی ناخواسته است) با یکدیگر همراه شوند، می بینیم که چگونه تنش در رابطه این دو نفر بالا می گیرد و چه درام هایی به وقوع خواهد پیوست.

جیکوب اندرسون درباره بازی در نقش لوئی دو پوینت دولاک، به ویژه در فصل دوم سریال مصاحبه با خون آشام از سختی هایی که کاراکترش از سر می گذارند گفته و خاطرنشان نموده که اتفاقات چالش برانگیزی در انتظار لوئی است که واقعا تکان دهنده اند. یکی از موضوعات مهمی که در این فصل به آن پرداخته می گردد، مسئله مقاومت و استقامت است و اینکه باید گاهی در برابر مسائل زندگی انعطاف به خرج داد؛ مسئله ای که می تواند بر مخاطب هم تأثیرگذار باشد؛ همانطور که بر جیکوب تأثیر عمیقی داشته است. چیزهایی که لوئی در این فصل تجربه می نماید می تواند این پیغام را به بینندگان مخابره نمایند که فکر آدم بسیار منعطف تر از آن چیزی است که شاید پیش از این انتظارش را داشته ایم و انسان می تواند در برابر اتفاقات دیوانه واری که ممکن است هر روز در زندگی واقعی برای او بیفتد مقاوم تر عمل کند. این دقیقا ایده ای است که مصاحبه با خون آشام در فصل دوم این سریال به خوبی برای به طرفداران به تصویر می کشد.

فصل دوم تا چه مقدار به منبع اصلی وفادار است؟

فصل اول اقتباس AMC از کتاب های آن رایس بسیار به منبع اصلی وفادار بود؛ به جز اوج داستان در اپیزود آخر که به جای آنکه کلودیا ضربه نهایی را به لستات بزند، این لوئی بود که افسار را به دست گرفت. جیکوب اندرسون درباره وفادار ماندن به کتاب شرح داده است که فصل دوم نیز مانند فصل اول تا حدود زیادی به کتاب نگاه نموده است؛ اما تغییرات جزئی نیز در فیلمنامه سریال داده شده. این تغییرات به گونه ای خواهد بود که هم طرفداران قدیمی مجموعه را راضی نگه دارد، و در عین حال دیدگاه نوی نسبت به کاراکترهای آشنا عرضه کند و دنیای ومپایر کرانیکلز را توسعه بدهد.

فصل اول تنها به داستان سه شخصیت اصلی اکتفا نموده بود؛ اما در فصل دوم شاهد ورود کاراکترهای نو و غافلگیری های دیگری هستیم که پا را از دنیای کوچک نیواورلئان فراتر می گذارند. همانطور که آن رایس همواره در کتاب های خود تصمیم های جسورانه گرفته و داستان و شخصیت ها را به گونه ای پرورش داده که شاید به مذاق همه طرفداران خوش نیاید، نویسندگان سریال نیز تصمیم گرفتند این ویژگی آنارشیستی آن رایس را در نوشتن فیلمنامه سریال مصاحبه با خون آشام هم حفظ نمایند و اینگونه عنصر غافلگیری، نه فقط برای طرفداران نو مجموعه، که برای کسانی که کتاب های رایس را از بر هستند نیز همچنان پابرجاست.

بازیگر لوئی دلیل این تغییرات را انسجام کتاب عنوان نموده است؛ از آنجا که نیمه دوم کتاب، نسبت به نیمه ابتدایی آن، انسجام کمتری دارد و از برخی مسائل به سرعت عبور نموده و فرصت داده نمی گردد تا کاراکترها جا بیفتند، رولین جونز (سازنده سریال) و تیم نویسندگان تصمیم گرفتند برخی شخصیت ها را برجسته تر نموده و تمرکز بیشتری بر رخدادهای خاص قرار دهند تا نکند چیزی از قلم بیفتد. این مسئله برای طرفداران مصاحبه با خون آشام بسیار مبارک است، چراکه نگارش داستان سریال به دست کسانی سپرده شده که همه طرفداران پروپاقرص مجموعه کتاب های آن رایس هستند و از این رو، استانداردهای بالایی برای اقتباس از این شاهکار ادبی دارند. نویسندگان این فصل بی شک ایده هایی را که در نیمه خاتمهی کتاب تنها به آن ها اشاره ای گذرا شده، توسعه و بال و پر داده اند.

بخش مهمی که به داستان اضافه شده و ماجرای فصل اول را دنبال می نماید، خط داستانی لوئی در دبی است که در زمان حال اتفاق می افتد. ادامه داستان دبی نقشی اساسی در روایت ایفا می نماید و سطوح نوی به کاراکتر لوئی و آرماند (اسد زمان) می افزاید که طرفداران را غافلگیر خواهد نمود. ماجراهای زیادی در این سمت از داستان فصل دوم مصاحبه با خون آشام می گذرد و نکاتی در ماجرا وجود دارند که تعیینا جزئیات وسیع تری را نسبت به کتاب ها به تصویر می کشند؛ اما بعلاوه، نویسندگان بخش هایی را هم از خود اضافه نموده اند که کاملا با منطق داستان اصلی و ماهیت و کیستی شخصیت هایی که طرفداران دوست دارند جور درمی آیند. می توان قول این را داد که اتفاقاتی در انتظار شخصیت ها در زمان حال است که فکرش را هم نمی کنید. این ها همه البته در کنار جریان اصلی داستان اتفاق می افتند و اگر پیش از این کتاب ها را خوانده باشید، می دانید که قرار است در فصل دوم سریال به اروپای شرقی، تعیینا پراگ و بعلاوه پاریس برویم و تئاتر خون آشام ها (Théâtre des Vampire) را ببینیم. سفری پرهیاهو که در نوبه خود بسیار آشنا، اما همچنان مملو از غافلگیری های تازه است.

داستان فصل دوم سریال مصاحبه با خون آشام در کجا اتفاق می افتد؟

در این فصل خون آشام های ما مدام از جایی به جای دیگر می روند و داستان سریال در لوکیشن های مختلفی چون نیواورلئان، پراگ، پاریس و دبی می گذرد. تعیینا صحنه های دنیای امروزی در دبی اتفاق می افتند؛ جایی که لوئی، آرماند و مصاحبه گر کتاب های آن رایس، یعنی دنیل مولوی (اریک بوگوسیان) در آن حضور دارند. پاریس نیز جایی است که کلودیا، لوئی و آرماند را در دنیای قدیم می بینیم. بعلاوه کاراکترهای تازه ای که محبوب طرفداران کتاب ها هستند در این شهر خودی نشان می دهند؛ به ویژه سانتیاگو که نقش آن را بن دنیلز بازی می نماید.

صحنه هایی که در لوکیشن پراگ فیلمبرداری شده بسیار هیجان انگیز خواهند بود. به تصویر کشیدن این ایده بسیار مجذوب کننده خواهد بود که ببینیم خون آشام ها، که به عنوان موجوداتی شناخته می شوند که در سایه ها می پلکند و از چشم عوام پنهان اند، حالا راهی پیدا نموده اند که می توانند خود واقعی شان را بدون هیچ سانسوری به تماشاچی نا مطلع نشان دهند و هیچ عواقب ترسناکی نیز در انتظار آن ها نباشد امری واقعا دلهره آور است و این خط داستانی به برترین شکل در فصل دوم به نمایش درمی آید.

با معرفی گروه مرگبار تئاتر خون آشام ها، داستان در فلش بک های مختلف شرح می دهد که چگونه لوئی و همراه نوش، آرماند سر از دبی درآوردند و ماجرای پشت صحنه فصل اول چه بود. جیکوب اندرسون درباره رابطه لوئی و آرماند در مقایسه با رابطه کاراکتر خود با لستات گفته که این مثل از چاله به چاه افتادن است و بی شک تماشا چگونگی توسعه رابطه آن ها هم خود لطف دیگری دارد.

روابط شخصیت ها در فصل دوم چگونه توسعه می یابد؟

فصل دوم قرار است بر چگونگی روبروه لوئی و آرماند برای اولین بار، آشنا شدن تدریجی آن ها با یکدیگر و رابطه ای که حول ترامای مشترک خود ایجاد می نمایند تمرکز داشته باشد. در این فصل خواهیم دید که چگونه این رابطه از اولین روزهای آشنایی، تا ماجرای عصر حاضر در دبی متحول می گردد. چیزی که از آن مطمئنیم این است که لوئی و آرماند قرار است از همان ابتدا به هم نزدیک شوند و بی شک آرماند تفاوت های بسیاری با لستات دارد که مراودات دو کاراکتر را بسیار مجذوب کننده خواهد نمود. اسد زمان (بازیگر شخصیت آرماند) در فصل ابتدایی فرصت کافی پیدا نکرد تا خودی نشان دهد؛ اما برای کسانی که از ماجرای کتاب ها خبر ندارند می توانم این نوید را بدهم که زمان نقش مهمی در داستان فصل دوم دارد و آرماند یکی از مجذوب کننده ترین شخصیت های دنیای خون آشامی آن رایس و اتفاقا یکی از قدیمی ترین آن هاست که کسی در دنیای خون آشام ها نیست که نام او را نشنیده باشد. در فصل دوم خواهیم دید که آرماند گذشته پرهیاهو اما مسکوتی دارد که به نحو هیجان انگیزی با لستات ارتباط پیدا می نماید. بنابراین، اگر چشم انتظار بازگشت لستات هستید، حسابی حواستان را جمع کنید که گذشته و شاید آینده او و آرماند به هم پیوند خورده است.

اما درباره رابطه این خون آشام کهنسال با لوئی باید گفت که آرماند قرار نیست به سادگی در نقش بدلی ظاهر گردد که لوئی می خواهد جای خالی لستات را با او پر کند. اما بی شک به جامانده هایی از مسائل احساسی و روانی لوئی وجود دارند که پا گرفتن این رابطه را با چالش هایی روبرو می نماید؛ آیا لوئی می تواند دیوارهایی که دور خودش کشیده را شکسته و خود واقعی اش را دوباره به خون آشامی حرفه ای نشان دهد؟ آیا می تواند دوباره اعتماد کند؟ این را می دانیم که در فصل دوم سریال مصاحبه با خون آشام قرار است حسابی بالا و پایین های رابطه لوئی و آرماند را ببینیم.

از آن جایی که تمام فصل اول حول رابطه پیچیده و سمی لوئی و لستات اتفاق می افتد، سخت است که طرفداران آن ها را با یکدیگر مقایسه ننمایند؛ این خواسته هر دو جیکوب اندرسون و سم رید از طرفداران است که در مصاحبه های اخیر خود بر آن تأکید نموده اند. بنابراین، خوب است در نظر داشته باشید که این ها شخصیت هایی متفاوت هستند که از فصل اول تا به امروز چرخش ها و تحولات بسیاری را از سر گذرانده اند. جیکوب اندرسون نیز خاطرنشان نموده که او و اسد زمان پیش از آغاز فیلمبرداری گفتگوهای زیادی درباره این تغییر و تحولات داشته اند و تصمیم گرفتند که هیچ مقایسه ای انجام ندهند و به طور کاملا مطلعانه، شخصیت های خود را به گونه ای به تصویر بکشند که با آنچه سم رید، که نقش لستات را بازی می نماید، در فصل اول انجام داد کاملا متفاوت باشد. در غیر این صورت بیننده متوجه نمی گردد چرا لوئی باید بخواهد دوباره خودش را در چنین دامی بیندازد.

آیا لستات زنده است؟

بگذارید یک هدایت کوچک بکنیم؛ اگر مجموعه کتاب های آن رایس را خوانده اید که هیچ، اگر نه بگذارید فقط این را بگویم که یک خون آشام تنها زمانی می میرد که سر او به طور کامل قطع شده، یا خنجری به قلبش فروبرده گردد، سپس بدن او درون آتش کاملا بسوزد و حتی این هم کافی نیست تا از بازگشت یک خون آشام قوی جلوگیری کند و باید خاکستر بدن او را در مکان های مختلف و دور از هم پخش کرد. حالا دیگر خودتان می توانید نتیجه گیری کنید. اما بدون آنکه بخواهیم چیز زیادی از داستان را برملا کنیم باید بگوییم که شاید لستات هم از فصل دوم سردربیاورد، اما نه دقیقا به همان شکلی که تصورش را نموده اید. همانطور که پیش از این گفته شد، فصل پیش رو تأکید زیادی بر حافظه دارد و با بلایی که بر سر لستات آمد، حالا او تهدیدی برای لوئی و کلودیا به شمار میرود. تعیین نیست که آیا این تهدید جنبه روانی دارد یا فیزیکی، آیا لوئی واقعا با لستات روبرو خواهد شد یا خیر. اگر با شخصیت لستات آشنایی داشته باشید می دانید که او حاضر است از همه چیز خود برای کسانی که دوست دارد بگذرد؛ اما خیانت لوئی به او نابخگرددنی است و لستات هم مرد عمل؛ اعمالی که گاه به وادی دیوانگی پا می گذارند. حالا تنها باید منتظر باشیم تا ببینیم آیا حضور لستات در فصل دوم در حد فلش بک هایی از گذشته است یا آنچه در اختتامیه فصل اول دیدیم، همه ماجرا نبوده است.

چه شخصیت هایی نوی به فصل دوم سریال مصاحبه با خون آشام اضافه شده اند؟

سانتیاگو با بازی بن دنیلز و مادلین با بازی روکسان دوران شخصیت هایی هستند که در فصل دوم به شدت منتظر دیدارشان هستیم. سانتیاگو خون آشامی دیوانه است که رهبری گروه تئاتر خون آشام ها را در پاریس برعهده دارد. او نسبت به لوئی و کلودیا مشکوک است و قرار است حسابی برایشان دردسرساز گردد.

مادلین نیز یک عروسک ساز است که به کلودیا نزدیک شده و بین این دو رابطه ای از جنس رابطه مادر و فرزندی برقرار می گردد. این رابطه وجه دیگری از شخصیت کلودیا را به نمایش می گذارد که لوئی از آن ناخشنود است. اما متأسفانه عاقبت ناگواری در انتظار کلودیا و مادر تازه اش خواهد بود.

چهره تازه ای که در فصل دوم قرار است کاراکتری آشنا را ایفا نماید، دیلینی هیلز است که با خروج باس از سریال، شخصیت کلودیا به او سپرده شده. این اطمینان به طرفداران داده شده که دیلینی به سرعت با نقش خود خو گرفته و اقتباس بی نقصی از کلودیا ارائه می دهد که در عین حال که ادامه شخصیتی است که باس در فصل اول به ما معرفی کرد، اما همچنان لایه های تازه ای به شخصیت دخترخوانده داستان ما اضافه می نماید. سریال مصاحبه با خون آشام در فصل دوم تمرکز زیادی بر کاراکتر کلودیا می گذارد؛ شخصیتی که با وجود اینکه نمی تواند هرگز بزرگ گردد، اما از فصل اول تا به امروز به بلوغ قابل توجهی رسیده و بسیار مشتاق است تا افراد دیگری مانند خودش پیدا کند. کلودیا در موقعیت هایی قرار خواهد گرفت که با آنچه تا به امروز تجربه نموده است تفاوت های زیادی دارد و حالا باید خود را با این اتمسفر نو وفق دهد یا با عواقب آن روبرو گردد.

اما آیا لوئی و کلودیا آنچه را که به دنبالش تا پاریس این شهر عشاق، آمده اند پیدا خواهند کرد؟ این چیزی است که باید منتظر باشیم و ببینیم. فصل دوم سریال مصاحبه با خون آشام در سال 2024 میلادی، در هشت قسمت یک ساعته برای پلتفرم AMC منتشر خواهد شد.

منبع: Entertainment Weekly