4 نکته مهم در خصوص مهاجرت نخبگان
به گزارش مجله تار و سه تار، مهاجرت نخبگان یا فرار مغزها از جمله معضلات و چالش هایی است که کشور ما سال هاست به آن دچار است. در سال های گذشته بار ها و بار ها آمار ها و گزارش های مختلفی از مهاجرت نخبگان به خارج از ایران و تداوم کار و زندگیشان ورای مرز ها منتشر شده است. مساله ای که در عین حال که ایران را از ظرفیت های غنی علمیِ نیروی انسانی محروم می نماید، موجبِ هدر رفتن سرمایه های مادی بسیار زیادی نیز می گردد.
به گزارش خبرنگاران، در این راستا، به تازگی انتشار آمار هایی تازه از مهاجرت نخبگان ایرانی، تامل در باب این موضوع را به یک سوژه داغ تبدیل نموده است. بر اساس گزارشی که به تازگی اندیشکده هاتف منتشر نموده، 80 درصد از رتبه های برتر کنکور در فاصله سال های 1380 تا 1395، از ایران مهاجرت نموده اند. بر اساس پژوهش مذکور، همه 10 رتبه برتر سال های 87 و 88 رشته ریاضی فیزیک از ایران رفته اند. از میان رتبه های برتر رشته ریاضی فیزیک در فاصله میان سال های 1380 تا 1389 نیز 114 نفر دیگر در ایران حضور ندارند.
نکته قابل تامل اینکه عمده داده های گزارش اخیر اندیشکده هاتف مرتبط با سال های 1380 تا 1395 بوده است و باید دید که روند مهاجرت در سال های گذشته تا چه حد تغییر نموده است. با این حال، اندیشکده مذکور تاکید می نماید که محققان و فارغ التحصیلان دانشگاهی بین 63 تا 71 درصد از تمایل زیاد و یا بسیار زیاد خود برای مهاجرت از ایران خبر داده اند.
آمار هایی از این دست حقیقتا تامل برانگیز هستند با این حال، خیلی زود یک سوال ساده را به فکر متبادر می نمایند: علل و محرک های اصلی مهاجرت نخبگان یا فرار مغز ها از کشور چیست؟ پدیده ای که آثار و تبعات بسیار منفی و مخربی نیز به همراه دارد. به نظر می رسد جهت پاسخ به این پرسش توجه به 4 مولفه ضروری و مهم به نظر می رسد.
1. فرار مغزها، مساله نیست!
بدون تردید مساله مهاجرت نخبگان از کشور، مساله مهمی است که اصلی ترین آسیب های آن نیز معطوف به نظام حکمرانی است. علت این موضوع نیز روشن است، زیرا کشور از بخش قابل توجهی از نیروی انسانی غنی و تحصیلنموده خود محروم می گردد و این مساله برای ایران هزینه زا است.
با این حال، تداوم چندین دهه ای چالش فرار مغز ها و مهاجرت گسترده نخبگان، تنها یک پیغام را می رساند و آن این است که هنوز این چالش بزرگ، به یک مساله جدی در فکر تصمیم سازان و مسوولان در دولت های مختلف تبدیل نشده است. از این منظر، هیچ عجیب نیست که می بینیم این معضل چندین دهه پیش چشم ماست و مدام در خصوص آن بحث و تحلیل می گردد و البته که هر چه به جلوتر آمده ایم، شرایط وخیم تری نیز به خود گرفته است.
فراموش نکنیم تا یک چالش، به مساله ای جدی در چرخه های تصمیم گیر تبدیل نگردد، امیدی به مخاطب قرار گرفتن جدی آن نیز وجود ندارد.
2. معمای شایسته سالاری
شاید یکی از نکاتی که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران در رابطه با پدیده فرار مغز ها مطرح می نمایند این است که نخبگان، چندان باور به برقراری شایسته سالاری در کشور ندارند. در واقع، نوعی باور فکری در میان این طیف شکل گرفته که تحصیلات بیشتر و سابقه علمی غنی تر، لزوما به معنای تسهیل روند رشد و پیشرفت برای آن ها نیست و در این مسیر، متغیر های دیگری نیز وجود دارند که موانع عدیده ای را پیش پای نخبگان برای تحقق رشد و پیشرفتشان ایجاد می نمایند.
از چشم اندازی کلی، طیف نخبگان (نه به صورت مطلق) فکر می نمایند که کوششِ علمی آن ها لزوما به معنای رسیدن آن ها به مقصد مطلوبشان نیست و همین موضوع آن ها را در کانال مهاجرت و خروج از ایران قرار می دهد. کانالی که به باور آن ها این طیف را در سیستمی قرار می دهد که در قالب آن کوشش بیشتر به معنای کسب رشد و پیشرفت بیشتر است و متغیر های میانی و غیرضروری دیگر در این معادله ضرورتا ایفای نقش نمی نمایند.
درست به همین علت است که مثلا مشاهده می کنیم جامعه مهاجر ایرانی در آمریکا، در زمره تحصیلنموده ترین و البته گسترده ترین جوامع مهاجرتی این کشور هستند.
3. متغیر کیفیت زندگی
بدون تردید یکی از اصلی ترین اهدافی که افراد از پیشرفت های خود در زندگی به ویژه در حوزه علمی مد نظر دارند، تجربه کیفیت زندگی مطلوب است. یکی از چالش های زندگی نخبگان ایرانی این است که به تناسب توانمندی های علمی خود، در زندگی عینی نمی توانند سطحی مطلوب از کیفیت زندگی را تجربه نمایند. البته که سخت تر شدن شرایط مالی کشور در سال های اخیر و وارد آوردن فشار های گسترده به طیف های مختلف مردم نیز در تقویت این باور بیش از پیش ایفای نقش نموده است.
در این شرایط، نخبه ما با یک معادله ساده رو به رو است و آن مهاجرت از ایران و تجربه کیفیتی بهتر از زندگی کردن است. به بیان صریح تر، نخبه ما این باور را دارد که در خارج از ایران متناسب با موقعیت علمی خود می تواند به نحوی زندگی کند که تجربه آن در ایران، چندان ممکن نیست.
4. امکانات و زیرساخت های رشد علمی
جدا از توجه طیف نخبگان به فراهم کردن سطحی مطلوب از کیفیت زندگی به وسیله مهاجرت، این نکته نیز باید مد نظر قرار گیرد که این طیف، مهاجرت از ایران را به طور خاص از منظر بهره گیری از ظرفیت ها و امکانات علمی کشور های پیشرفته نیز ارزیابی می نمایند. امکاناتی که ضرورتا در ایران برای آن ها فراهم نیست.
در عین حال، باید توجه داشت که حضور در محیط علمی و به طور کلی فعالیت در کشور های پیشرفته، امکانات و ظرفیت های تعامل بین المللی قابل ملاحظه ای را نیز در اختیار جامعه نخبگان قرار می دهد. مساله ای که تحقق آن در کشور ما در شرایط کنونی، مخصوصا با توجه به تقابلاتی که با دنیا غرب وجود دارد، چندان میسر نیست و بدون تردید یکی از محرک های اصلی سوق دادن طیف نخبگان به خروج از ایران و مهاجرت است. چالشی که هزینه های بسیار سنگینی را به ایران و منافع ملی وارد می سازد.
منبع: فرارو